سایه سفید

می نویسم از تنهاییم! تنهایی ای که تو نقطه ی پایان آنی!!!

سایه سفید

می نویسم از تنهاییم! تنهایی ای که تو نقطه ی پایان آنی!!!

عجیب احساس تنهایی می کنم...


اهای!
در و دیوار!
با توام!
این بار اجازه بده اسمان بباره!!
.....


اگه از همون روز اول به مردها می گفتن زن به زن ها می گفتن مرد.. اون وقت ما مرد ها در حق شما زن ها ظلم می کردیم!!


مرور گذشته.. فقط احساس گناه رو درونت شعله ور می کنه!!!


مرده شور این سرنوشت رو ببرن که تو رو گذاشت سر راهم...


یه چیزایی تو دل ادم ها هست...
که فقط میشه از تو چشماشون خوند!!!


سلام!!!

باز هم من آمده­ ام ، از پشت کوله باره زندگی ، از پشت یک خروار احساس ، از زیر آوار... ، اسارت ...، آمده­ ام که اگر نگاهت مجال دهد بگویم....

سلام !!